در قانون مدنی و اسلامی برای فردی که توانایی مراقبت از خود را ندارد، ولی قهری تعریف شده است که اختیاراتی را نسبت به کسی که تحت تکلف اش است را دارد، اگر شما خود ولی هستید یا ولی نسبت به شما تکلف دارد، خواندن این مطلب به شما کمک خواهد کرد دایره ی امور مدیریتی خود را بدانید و نسبت به اختیارات خود بهتر عمل کنید و اگر مولی علیه هستید، بیاموزید ولی شما در کدام امور می تواند دخالت کند.
ولی قهری پدر یا جد پدری است که نسبت به محجور ولایت قهری دارد و تا زمانی که طفل به بلوغ نرسیده یا مجنون است، می تواند به ولایت از محجور معامله نماید و در تمامی امور مربوط به اموال و حقوق مالی نماینده ی مولی علیه است و تصمیم گیری می کند، ولی نمی تواند مادر بزرگ یا جد مادری باشد.
محجور کسانی هستند که به دلیل عقلی، سنی و روانی نمی توانند در امور خود تصمیم گیری درستی داشته باشند و به سه دسته صغیر، مجنون و سفیه تقسیم می شوند:
صغیر: کودکانی که به بلوغ عقلی نرسیدهاند و درک درستی ندارند و نمی توانند در تصمیمات بزرگ مانند داد و ستد دست به اقدام درستی بزنند.
مجنون: مجنون کسانی هستند که حالت طبیعی ندارند و از نظر عقلی و روانی در سلامت نیستند و نیاز به مراقبت و حمایت دارند. هرگونه معامله که توسط فرد محجور انجام شود باطل است و نیاز به ولی دارد. اگر کودک بعد از دوران بلوغ از دیوانگی او خوب شود می تواند از ولایت او خارج شود.
سفیه: فرد غیر رشیدی است که تنها در امور مالی خود قادر به تصمیم گیری درست نیست و برای انجام داد و ستد نیاز به فرد دیگری دارد و اگر در معامله شرکت کند همواره زیان می دهد.
قیم در اصطلاح حقوقی نماینده قانونی محجور است و در صورت نبودن ولی از نوع قهری یا وصی، از طرف مقامات صلاحیتدار منصوب می شود و در مجموع اختیارات قیم کمتر از ولی قهری است و طبق ماده ۱۲۴۱ قیم نمی تواند اموال غیرمنقول مولی علیه را بفروشد، مگر با لحاظ غبطه مولی علیه و تصویب مدعی المعلوم این قانون به صراحت می گوید قیم نمی تواند در فروش اموال محجور دخالت کند، مگر آنکه دادستان مصلحت محجور را تشخیص دهد.
زمانی که طلاق زوجه موجه علیه به مصلحت موجه علیه باشد و محجور دارای جنون دائمی نه دوره ای باشد، ولی قهری می تواند همسر محجور را طلاق دهد، اما اگر جنون فرد ادواری باشد، تنها شخصی که می تواند اقدام به طلاق کند خود فرد است و نه قیم و نه ولی قهری.
زمانی که ولی قهری طبق منفعت و مصلحت فرد محجور تصمیم گیری نکند و به سبب تصمیمات اشتباه به مال او زیان وارد کند و سبب از بین رفتن اموال او شود یا از اموال او استفاده شخصی کند یا معامله پر هزینه ای را برای موجه علیه انجام دهد، می توان از وی شکایت کرد و او را عزل کرد و دادگاه با توجه به مصلحت محجور برای او قیم نصب می کند.
یکی از اختیاراتی که ولی قهری دارد، امکان تعیین سرپرست بعد از خود است. اگر در زمان حیات ولی قهری از سمت جد پدری ولی قهری نباشد، او می تواند ولی وصی برای محجور تعیین کند تا بعد از او وظیفه نگهداری، تربیت و مراقبت محجور به او برسد و تا زمانی که ولی وصی زنده باشد اختیار محجور به قیم نمی رسد.
زمانی که طفل به سن ۱۸ سال تمام رسید و رشید محسوب شد، حق دخالت در امور مالی خود را پیدا میکند و دیگر نیازی به سرپرست و همین طور قیم ندارد و اگر مجنون و سفیه بنا بر تشخیص پزشک و مصلحت دادستان تشخیص داده شوند توانایی مدیریت امور خود را دارند، ولایت بر آنان پایان می یابد و می توانند اختیار امور خود را به دست بگیرند و خرید و فروش انجام دهند.
در اینجا ما راجع به ولی قهری و اختیاراتش آموختیم، ولی ممکن است سؤالات تخصصی و شخصی تری برای شما پیش بیاید، شما می توانید با ما در ارتباطات باشید و سؤالات خود را در قسمت نظرات بنویسید تا ما اطلاعات بیشتری در اختیار شما قرار دهیم و به درستی شما را راهنمایی کنیم.
دیدگاهتان را بنویسید