انحلال یک ازدواج تقریبا همیشه یک رویداد ناراحت کننده بوده است که حداقل با ناامیدی و از دست دادن رویاها و انتظارات مشخص می شود.
علاوه بر این، چالش های حقوقی، مالی، والدینی، عاطفی و عملی وجود دارد که نیازمند زمان، انرژی و تغییر در مسئولیت ها است.
ممکن است سالها طول بکشد تا مردم دوباره به تعادل برسند. با این وجود، طلاق از نظر قانونی و عاطفی کارکرد مهمی دارد.
طلاق به طور رسمی ازدواج قانونی را منحل می کند. در حالی که زوج های متاهل از حق قانونی یا قانونی برای طلاق برخوردار نیستند، ایالت ها طلاق را مجاز می دانند، زیرا انجام این کار در خدمت سیاست های عمومی است.
برای اطمینان از اینکه یک طلاق خاص در خدمت منافع سیاست عمومی است، برخی از ایالت ها به یک “دوره خنک کننده” نیاز دارند که به همسرانی که به دنبال آغاز روند طلاق هستند ملزم می شود یک دوره زمانی مشخص، معمولا ۶۰ روز، پس از جدایی قانونی قبل از صدور طلاق، صبر کنند. با این حال، در صورت طلاق تقصیر، این دوره خنک کننده ممکن است مورد نیاز نباشد. مسائل مربوط به طلاق معمولا در دادگاه خانواده حل و فصل می شود.
دلایل رایج طلاق از این قبیل است: فقدان صمیمیت، عدم تعهد، خیانت و ناسازگاری اساسی، سایر علل شایع درگیری مداوم، اختلافات مالی، اعتیاد و سوء استفاده است.
بسیاری از مردم ریشه طلاق خود را به عنوان خیانت به انتظارات، امیدها و رویاهای ازدواج بیان می کنند.
درسته طلاق یک فرایند عاطفی است، اما یک فرآیند قانونی هم است و شروع روند جدایی به شجاعت نیاز دارد.
امکان دارد یک زوج یا هر دو زوج با شک و تردید مواجه بشوند، در این صورت به مهارتهایی هر دو زوج نیاز دارند که با درگیری ها و ناامیدی ها کنار بیایند و با امواج و مشکلات پیش اومده غلبه کنند و آن را حل کنند.
در طول طلاق، دو زوج باید با شکست رابطه کنار بیایند، زندگیهای مستقل عاطفی و معمولاً مالی داشته باشند و رابطه را محکم در گذشته قرار دهند. درک و پذیرش نقشی که هر یک از طرفین در فروپاشی رابطه ایفا کرده اند بسیار مهم است. تنظیم قوانین نامزدی برای محدود کردن تماس با یکدیگر اغلب برای شرکای طلاق مفید است. دیدگاه بیرونی یک مشاور حرفه ای می تواند به ویژه سودمند باشد یا به زبان ساده تری میشه گفت که در طول این فرآیند نیاز به یک مشاوره است.
در نهایت، آشفتگی عاطفی فروکش میکند و امکان و ضروری میشود که داستانی بسیار ظریف از رابطه، شکست آن، طلاق و رشد عاطفی ناشی از آن را در هویت خود بگنجانیم و با درک بالاتری با این وضعیت کنار بیاییم.
طلاق معمولاً خانواده و روال آن را متلاشی می کند. کودکان نیاز به اطمینان دارند که هنوز مورد محبت هر دو والدین هستند و آنها را رها نخواهند کرد. آنها همچنین باید از هرگونه مکالمه ای که در آن یکی از والدین به هر دلیل دیگری را تحقیر می کند، در امان باشند. معمولاً طلاق اتفاقی نیست که به فرزندان آسیب می رساند، بلکه دیدن دعوا و ناراحتی والدین آنهاست.
بسیاری از اثرات طلاق بر فرزندان کوتاه مدت است و در عرض یک یا دو سال برطرف می شود. اما برخی دیگر ممکن است دوام بیشتری داشته باشند و در نگرش های بعدی نسبت به روابط عاشقانه ظاهر شوند.
طلاق به هر صورتی که باشد باز هم یکی از مهمترین تصمیم های زندگی هر فردی است.
همانطور که از اسمش پیداست، یعنی هر دو طرف هم زن و هم مرد توافق کرده اند و مشترکا درخواست طلاق توافقی را ارائه داده اند.
مشخص است که از طرف مرد درخواست داده شده است و مرد موظف است حق و حقوق همسر خود را از قبیل مهریه و نفقه و… اعمال نماید.
مثل دو نوع بالا واضح است که از طرف زن صورت گرفته و سخت ترین نوع طلاق است، به این دلیل چون در اکثر مواقع حق طلاق با مرد است و خانم ها کار سختی رو پیش رو دارند، در این مواقع چه بهتر است که در انجام طلاق از یک وکیل کمک گرفته شود تا در این زمینه به مشکل بر نخورند.
طبق قوانین اسلامی، طلاق ممکن است با عمل خود طرفین یا با حکم دادگاه انجام شود. اما به هر صورتی که طلاق انجام شده باشد، حکم زندگی تلقی نشده است. در اسلام، طلاق استثنایی از وضعیت ازدواج شمرده شده است.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: که از میان کارهایی که شرعا مجاز است، طلاق بدترین است. طلاق به دلیل شرارت باید تا حد امکان از آن پرهیز شود، اما در برخی مواقع این شر تبدیل به یک ضرورت می شود، زیرا در مواقعی که برای طرفین ازدواج امکان ادامه وصلت با محبت و عشق متقابل وجود ندارد، بهتر است اجازه دهید از هم جدا شوند تا مجبورشان کنید در فضایی پر از نفرت و نارضایتی با هم زندگی کنند.
مبنای طلاق در شریعت اسلام، ناتوانی زوجین در زندگی مشترک است نه هر علت خاص (یا تقصیر طرفین) که به دلیل آن طرفین نتوانند با هم زندگی کنند. طلاق ممکن است با فعل زوج باشد یا با فعل زوجه.
یکی از عوامل مؤثر در طلاق، دلسردی شوهر از همسر قانونی خود و علاقه او به زنان نامحرم است. ابزار اصلی این امر، بی حجابی کافی در میان زنان و ولادت در مردان است. وقتی مرد به زنی زیباتر و جذابتر از همسرش نگاه می کند، ممکن است شیفته او شود و از همسرش دلسرد شود. او کم کم با عیب جویی، بهانه جویی و دعوا کردن زندگی خانوادگی را تلخ می کند که در نهایت ممکن است منجر به طلاق شود.
اسلام برای جلوگیری از این امر، از یک طرف، زنان را به رعایت حجاب، پوشاندن جاذبه های خود از مردان و پرهیز از فریبندگی برای کسی جز شوهران خود، سفارش می کند.
از سوی دیگر، اسلام مردان را به پرهیز از نگاه و شوخی با زنان نامحرم سفارش می کند. اگر چشمشان به زن نامحرم افتاد، درنگ نکنند و فورا برگردند.
یکی دیگر از عوامل طلاق، بی تفاوتی همسران نسبت به یکدیگر و بی علاقگی و عدم اشتیاق در رفع نیازهای جنسی است. بسیاری از طلاق ها و انحرافات زمانی رخ می دهد که زن یا شوهر از رضایت جنسی کافی برخوردار نباشند.
برای جلوگیری از این امر، اسلام به زنان دستور می دهد که بهترین لباس های خود را در خانه بپوشند، مطابق میل شوهران خود را آرایش کنند و با شور و شوق خود را نشان دهند. علاوه بر این، اسلام مردان را به رعایت نظافت و نظافت فردی، آراستگی و ظاهری زیبا و گرم نسبت به همسر خود موظف کرده است.
علاوه بر این، اسلام به زنان و مردان توصیه می کند که هنگام عشق ورزی و انجام اعمال جنسی، نه تنها به فکر لذت و رهایی خود باشند، بلکه در صدد ایجاد لذت و خشنودی شریک زندگی خود نیز باشند.
سومین عامل طلاق، رفتار نادرست، بی ادبی، قشری، دعوا و لجاجت در زن، زن یا هر دو است. آمارها نشان می دهد که دلیل اصلی اکثر طلاق ها ناسازگاری رفتاری همسران است.
اسلام با تعیین حقوق و تکالیف مختلف برای زن و مرد می کوشد تا جلوی این عوامل را بگیرد و ارکان نهاد مقدس خانواده را تقویت کند. علاوه بر این، از خودخواهی، خودمحوری، خودکامگی و سرکشی توصیه می کند و از بردباری، گذشت و حل اختلاف با عقل، انصاف و محبت حمایت می کند.
پس نتیجه میگیریم که برای طلاق هم به اندازه ی تصمیم های مهم زندگی باید وقت گذاشت و فکر کرد و طلاق یکی از راه کارهای حل مشکلات است و البته نا گفته نماند تنها و آخرین راه حل برای زوجین است.
دیدگاهتان را بنویسید